امروز درکنار شماقراره یک فصل جدید از زندگیمونو شروع کنیم، ممنون که اومدین شاهد و همراه ما باشید.
مراسم امروز ساعت 10:30 صبح در ویلا گومز آغاز میشه، در سال 1880 آقای کارلوس گومز اینجا رو میسازه و اسمش رو میزاره برازیلیا، تا همیشه یادی از وطنش باشه. ما هم دور از سرزمین هامون اینجا و امروز میخوایم در صمیمیت و مهمان نوازی برای همدیگه حسی از خونه رو خلق کنیم. همینطور که شما به زیبایی کاسیکه و پری نگاهی می اندازید طناز و دایی سعید پا به خانه گومز می گذارن. دایی سعید یکی از اون دایی های باحاله که از بچگی برای طناز کلی خاطره دوست داشتنی ساخته. طناز و داوید اینجا زیر سایه پری، وحشی نجیب، و کاسیکه رهبر مصمم و محافظ به عقد همدیگه در میان. بفرمایید دهنتون رو با باقلوای قزوینی شیرین کنید.
حتما همه تون تا اینجا داستان ما رو میدونین. همه چیز از سماجت مینا خانوم شروع شد. وقتی یک شب تو مونتنگرو طناز خسته رو از خونه با چرب زبونی بیرون کشید، درست چند قدم اونورتر طناز چشمش به لبخند داوید قفل شد و حالا همتون اینجا هستین که ما رو همراهی کنین به پسکارنیکو، محله ماهیگیرها که میگن لکو ازش متولد شده. از شما خواهش میکنیم که کنار دریاچه دو طرف صف بشید و یک راه برای ما درست کنید، ما به رسم چکی ها از بین شما دوستان و خانواده خوشتیپ و خوشگل رد میشیم و شما رو سرمون گل و نقل و برنج می پاشین. طناز و داوید که از دو سرزمین چک و ایران امروز در کنار دریاچه کمو داستان نویی رو آغاز می کنند، به یاد رنزو و لوسیا از کتاب نامزدهای وعده داده شده نوشته مانزونی پا روی قایق چوبی قدیمی می گذارند که سمبلی از آغاز یک سفر پر از چالش و ابهامه. برامون دست تکون بدین و لطفا آرزو کنین که بتونیم از پس راهی که در پیش داریم با عشق و صبوری بر بیایم. ما به دوستی شما در این راه امید داریم.
همینطور که طناز و داوید روی دریاچه دور میشن شما مهمانان گرامی میتونین کم کم به سمت اگریتوریزمو ایل رونکو راه بیافتین. اگر میل دارین قبل از ترک محله زیبای پسکارنیکو در این روز پاییزی میتونین چند قدم اونورتر یک قهوه نوش جان کنید.
در همین حین روی قایق مینا شاهد عروس، یاری که مدت هاست با طناز ریشه در هم تنیده اند و دان شاهد داماد، که برادری شون در مهر و ماجرا می تپه، یک بار دیگه به زبان فارسی و چک و با دلنوشته هایی عاری از هر قانون و آیینی وسط دریاچه و دور از تعلق به هر سرزمینی عقد رو جاری می کنند. طناز و داوید هم پیمان و سوگندشون رو بیان می کنند و به زودی به شما ملحق می شوند.
اگریتوریزمو ایل رونکو مسیری ده دقیقه ای و کمی سربالایی برای پیاده روی داره که اگر به هر دلیلی سختتونه میتونین روبروی پارکینگ منتظر ون بایستید. اگر مسیر پیاده رو انتخاب کردید از درختان زیتون و بوته های معطر رزماری و لوندر در مسیر لذت ببرید و برای مرغ و خروس های رنگی در ویلاهاشون دست تکون بدین. در انتهای مسیر در طبقه بالای کلبه چوبی و سنگی مستقر بشین و تا رسیدن ما پروسکو بنوشید و از منظره زیبای دریاچه کیف کنید.
پس از رسیدن طناز و داوید ناهار با یک لقمه خوشامد گویی آغاز میشه، و با دو پیش غذا ادامه پیدا میکنه
مجموعه ای از فراورده های گوشتی محصول اگریتوریزمو
پای کدو تنبل با سس پارمزان
اگر کسی از شما مهمانان به هر دلیلی فراورده گوشتی مصرف نمی کنید، میتونید به عنوان جایگزین از یکی از مهمان پذیرها درخواست سالاد کنید.
در ادامه دو بشقاب اول سرو میشه
کرپ سبزیجات با سبزیجات و پنیر محلی
ریزوتوی قارچ و سیب
و بشقاب اصلی شامل دو انتخاب خواهد بود
زانوی خوک رست شده
بشقاب پنیر
لطفا انتخابتون رو به مهمان پذیر بفرمایید. نوش جانتون.
در تمام مدت ناهار و بعد از اون شما میتونید شراب مورد علاقه تون رو از این لیست انتخاب کنید و سفارش بدین
Spumante
Pinot grigio, pinot nero (شراب سفید)
Barbera, Bonarda (شراب قرمز)
پس از ناهار کیک در راهه و این جشن کوچک و صمیمی تا ساعت 6 عصر ادامه داره. امیدواریم که بهتون خوش بگذره و خاطره خوبی از این روز براتون بمونه.